Romans |
|||
دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 13:16 :: نويسنده : فریبا
پشت دریا شهریست که یک دوست در آن جا دارد به هر فکر ، به هر کار ، به هر حال ، عزیز است خدایا تو نگهدارش باش
جمعه 20 بهمن 1391برچسب:, :: 18:19 :: نويسنده : ebrahim
عادت ندارم درد دلم را ،
دخترک رفت ولي زير لب اين را مي گفت:
او يقينا پي معشوق خودش ميايد. مطمئنا پشيمان شده بر مي گردد.
اگر روزی ترکت کردند بدان باتو بودن لیاقت میخواهد.!!! دنیای آدم برفی دنیای ساده ایست
به غضنفر میگن مبارک باشه ازدواج کردی...میگه دائمی نیست...اعتباریه سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 13:45 :: نويسنده : فریبا
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ
سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 13:44 :: نويسنده : فریبا
مــــــــــــــــــــواظب کلمـــاتــی که در صحبت اســــــــــتفاده میکنید باشید
سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : فریبا
دنــــبـــال کـــسی نـــیستـــم کــــــه
سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 13:41 :: نويسنده : فریبا
کابوس میدیدم
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 13:36 :: نويسنده : فریبا
دوستش دارم ...
بزرگیش را ...
سکوتش را ...
عظمتش را ...
ابهتش را ...
تنهاییش را ...
حکمتش را ...
صبرش را ...
و ... و ...
بودنش عادتیست ، مثل نفس کشیدن ! ...
خدا را میگویم ... !!
ماه کامل است
به باد رشک می برم
صدای سکوت خانه آزارم می دهد
چيز مهمي نبود...
يه زد و خورده ساده بود ! تو جا زدی ؛ من جا خوردم!
بـزرگ تـر کـه شـدم ..
داسـتـانـی خـواهـم نـوشـت کـه کـلـاغ هـایـش قـصـه بـبافـنـد و آدم هـا را بـه هـم بـرسـانـنـد! شـده ام مـعـادلـه ی چنـد مَـجهولـی !
ایـن روزهـا هـیـچ کـس از هـیـچ راهـی
مـرا نـمـیـفهمـَد. همه چیز خنده دار بود…. داشتن تو…! بودن من ; ماندن ما….!! رفتن تو… این همه آه…. گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد… یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 13:8 :: نويسنده : فریبا
شايد برايت تكراري باشم..
اما شك نكن تكرار نميشوم....
تازه فهميدم كه تو نيامدي كه جاي خاليت را پركني آمده بودي ببيني كه من با جاي خاليت چه ميكنم؟؟؟
خدايا ساده از خطاهايم بگذر همانگونه كه ساده از "آرزوهايم" گذشتي...
دير باريدي باران... خيلي دير.... من مدتهاست كه در حجم نبودن كسي خشكيده ام...
یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 13:2 :: نويسنده : فریبا
برای يك بار پريدن ، هزار هزار بار فرو افتادم هيچ وقت رازت رو به کسي نگو. وقتي خودت نميتوني حفظش کني هیچ انسانی دوست ندارد بمیرد، اما همه آنها دوست دارند به " بهشت " بروند... یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : فریبا
به چشمانت :یاد بده هر کسی ارزش دیدن ندارد؛
یاد بده که به چشم به راه بودن عادت نکند . یاد بده که به در خیره نماند . یاد بده که برای هر کسی بیخواب نشود. به زبانت :یاد بده که هر اسمی ارزش جاری شدن ندارد . یاد بده به هر کسی نگوید دوستت دارم . به لبانت یاد بده هر لبی ارزش بوسیدن ندارد. به پاهایت یاد بده هر راهی ارزش رفتن ندارد ، به آن دو بیاموز که به رفتن عادت نکند . به دستانت یاد بده که هر دستی ارزش لمس کردن را ندارد. به قلبت بیاموز همیشه عاشق باشد ولی عاشق هر کسی نباشد پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 12:6 :: نويسنده : فریبا
به مجـــنـــون گفت روزی ساربانـی
چــــرا بیهـوده در صحـــرا روانـــــــی اگر داری تو با لیـــــلـــی سر و کــار بود آن بی وفـــــــا با دیگـــــــران یار سر و زلفش به دست دیگران اسـت تو را بیهوده در صـــحـرا روان اسـت ز حرف ساربان مجنــــــن فغان کـرد برایش این رباعـــــــی را بیــان کـرد درخت بــی ثمر هر کس نشانـــــــد میان عاشق و معشوق رمزیســـــت چه دانـــــد آن که اشتر می چرانـــد پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : فریبا
خیلی بده واسه عشقت نفس کم بیاری اما اون به یکی دیگه بگه نفس....
پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 12:2 :: نويسنده : فریبا
همدیگر را فراموش نکنیم،
شاید یه کسی شبا برای اینکه خواب تورو ببینه
به خدا التماس می کنه!! شاید یه کسی به محض دیدن تو دستاش یخ می کنه و تپش قلبش مرتب بیشتر می شه!!! مطمئن باش یه کسی شبا به خاطر تو ؛ تو دریایی از اشک می خوابه !!!! ولی تو اونو نمی بینی .... جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, :: 17:45 :: نويسنده : فریبا
امشب دامن من پر از هدیه های کوچک و بزرگ می شود اما من هیچ ندارم که به خود هدیه دهم جز دلی که عاشق است و در سینه ام می تپد تولدم مبارک . . . مرا به وجدانت برسان!!!!
اگر بیدار بود بپرس ... شب ها چگونه میخوابی؟!؟!
چرا نمیفهمی منو؟
از کنارم بی اعتنا چرا تو رد میشی؟
نرو . . . .
نرو بمون با بودنت
برگای زرد و خسته ی پاییز جوون میشه
نرو ! ! !
دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, :: 21:8 :: نويسنده : فریبا
دنیا بد سازی یرای زندگیم زدیو منم حالا باید تاوان،سازتو با ساز خودم پس بدم پس دنیا بدون سازمو کوک کردم.
دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, :: 21:4 :: نويسنده : فریبا
برات پیش اومده وقتی پای تلفن باید خداحافظی کنی اما هنوز دلت میخواد صداشو بشنوی یهو میگی راستی؟! میگه : جانم...؟!
آخ .... که این چند ثانیه آخر چقدر می چســـــبـــه"... اگه فقط یه رویا نباشه آروم میگی :دوستت دارم
پيوندها
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|