Romans |
|||
شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 9:50 :: نويسنده : فریبا
تو که آمدی عاشقی برایم پر معنا تر از گذشته و کلام دوست داشتن مقدس تر از همیشه شد و داستان لیلی و مجنون برایم واقعی تر از قبل... تو که آمدی تنهایی به عزا نشست، غم سفر کرد و قلبم به استقبال عشق رفت... وقتی تو آمدی ساحل دریای دلم پر از مروارید و صدف شد و دیگر در کنار ساحل تنها نبودم و تو نیز در کنار من بودی... تو که آمدی شب های شهر ستاره باران شد و دروازه شهر گلباران... تو مانند یک نوای عاشقانه بر قلبم نشستی و و قلب مرا با آن نوای آرامت پر از محبت کردی... تو مانند پرنده ای در دلم نشستی و با پروازت در آسمان دلم به من غرور پرواز به دشت عشق بخشیدی... تو مانند یک خاطره شیرین در دفتر عشقم می مانی و خواهی ماند... دفتر عشق را همراه با نام مقدس تو و خاطرات شیرینی که با هم داشتیم در صندوقچه ای در قلبم می گذارم و کلیدش را به حق می سپارم...
نظرات شما عزیزان:
پيوندها
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|